روکارت عوامل کلیدی موفقیت را این گونه تعریف میکند: تعداد محدودی از حوزه ها که اگر به نتایج رضایت بخشی منجر شوند، عملکرد رقابتی و موفقیت آمیز را برای سازمان تضمین می کنند. سازمان ها برای بقاء خود در دنیای متلاطم و متغیر امروز و نیز توسعه سازمانی، به اندیشه های نو و نظرات جدید نیاز دارند. استفاده از فرصت ها و افزایش تهدید ها از سوی دیگر در محیط غیر قابل پیش بینی است و سازمان ها را با جزر ومد های شدید روبه رو می کند و آن ها را به سوی تغییر و چالش می کشاند. مدیریت خواهان نوآوری و فضای رفتاری نوآورانه، لازم و ملزم یکدیگر هستند. برخی از اقداماتی که لازم است از سوی مدیران در این راستا صورت پذیرد عبارت اند از:
– اعتقاد به نوآوری در سطح عالی سازمان
– اهمیت دادن به پیشنهادات حتی اگر مفید نباشد
– سهیم کردن نوآوران در نتایج حاصل از آن
– رساندن نوآوری ها به مرحله اجرا
عوامل موثر نوآوری از نظر کانو چیست؟
کانو معتقد است که عوامل موثر در نوآوری به چهار دسته زیر تقسیم میشوند:
بکارگیری و جذب نیروهای خلاق و نوآور در سازمان
آزادی عمل کافی در انجام فعالیت ها و تلاش های خلاق
استفاده از نتایج به دست آمده از فعالیت های خلاق و دادن پاداش مناسب به افراد خلاق
تامین امکانات مناسب تحقیقاتی و مالی برای فعالیت های نوآورانه
توسعه سازمانی چیست؟
توسعه سازمانی مجموعهی گستردهای از نظریه ها، فرایندها و فعالیت هایی را پوشش می دهد که هدف همه آن ها بهبود سازمان است. با این حال بین توسعه سازمانی به طور کلی و تکنیک های سنتی تغییر، که در آنها هدف تغییر اندیشه و رفتار در یک شرکت با اتخاذ رویکردی جامع تر دنبال میشود، تفاوت وجود دارد.
چه کسی مسئول توسعه سازمانی است؟
کسب کارهایی که در حال برنامه ریزی برای برنامهی تغییر گستردهای هستند، احتمالا مشاوره متخصص توسعه سازمانی استخدام می کنند. در بیشتر موارد رهبر ارشد و منابع انسانی، تصمیمات نهایی را برای موضعی کردن میگیرد و متخصصان توسعه سازمانی در منابع انسانی این تصمیم ها را پیاده سازی میکنند. آن ها از نزدیک با مدیران و اعضای تیم ها همکاری میکنند تا مطمئن شوند که بهترین خروجی به دست می آید.
انواع فعالیت سازمان ها
فعالیتهای سازمانها به دوگروه فعالیتهای عملیاتی وپروژهای تقسیم میشوند. فعالیتهای عملیاتی شامل فعالیتهای تکراری و مداوم مانند تولید، ارائه خدمات و ساخت میشوند. این درصورتی است که فعالیتهای پروژه ای شامل فعالیتهای یکتا و ابتکارات مانند پرتاب محصول جدید، ایجاد سازمان جدید، سرمایه گذاری جدید، بهبود محصولات موجود و… می باشد.
در حقیقت تنها راهی که سازمانها می توانند تغییر کنند، استراتژی و نوآوری ایجاد نمایند یا مزیتهای رقابتی حاصل کنند از طریق پروژه ها می باشد. لذا با تقاضای روز افزونی که در عصر حاضر برای رشد و نوآوری وجود دارد سهم فعالیتهای عملیاتی در اغلب سازمانها رو به کاهش و سهم پروژه ها روبه افزایش می باشد که این روند از ابتدای قرن بیستم آغاز شده است .
ویژگی های پروژه چیست؟
همانطور که میدانید پروژه یک تلاش موقتی است که به منظور ایجاد یک محصول، خدمت و یا نتیجه منحصر به فرد ایجاد میشود.
یکی از ویژگی های پروژه، موقتی بودن آن است. به این معنی که یک پروژه زمانی حاصل میشود که اهداف پروژه تامین شده باشد و یا زمانی که پروژه به علت آن که اهدافش نمی تواند برآورده شود فسخ گردد و یا اینکه نیازی به ادامه بیشتر پروژه احساس نشود.
موقتی بودن پروژه به معنی کوتاه بودن مدت زمان پروژه نیست. این ویژگی در مورد خود محصول یا خدمت یا نتیجه ایجاد شده توسط پروژه، مصداق ندارد. چون بسیاری از پروژه ها انجام میشوند تا یک خروجی با دوام تولید کنند. این گونه پروژه ها میتوانند اثرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی داشته باشند که به مراتب بیشتر از مدت زمان پروژه ماندگار هستند.
ویژگی دیگر آن منحصر به فرد بودن آن است که هر پروژه ای یک محصول، خدمت یا نتیجه منحصر به فرد تولید می کند. اگرچه ممکن است اجزای تکرار نشدنی در برخی اقلام قابل تحویل پروژه موجود باشد، اما این تکرار منحصر به فرد بودن یک پروژه را تغییر نمی دهد.
پروژه ها موتورهایی هستند که محرک نوآوری از ایده تا تجاری سازی محصول می باشند. این درحالی است که پروژه ها محرک هایی هستند که سازمانها را بهتر، قویتر و کارامدتر میسازند.
نوآوری در پروژه ها و مدیریت پروژه
مالکوم وثلی 2004 در گزارش تحقیقی خود بیان میدارد که محققان آمریکایی که به عضویت PMI (موسسه مدیریت پروژه) در آمده اند براساس آنالیز داده هایی که از اداره اقتصاد آمریکا حاصل شده است، تخمین زدند که در سال2001 هر ساله بالغ بر 2.3 تریلیون دلار صرف پروژه ها شده است. این مقدار معادل یک چهارم GDP آمریکا است. ساخت و ساز، تحقیق و توسعه و تولید محصول جدید، تولید نرم افزار، تغییرات سازمانی و… مثالهایی از این پروژه ها می باشند. لذا با انجام قیاس های بیشتر میزان مخارج پروژه ها را بالغ بر 10 تریلیون دلار از GDP کل جهان تخمین زده اند.
وثلی توضیح می دهد که بیشتر تعاریف نوآوری به مدیریت پروژه بستگی دارد. لذا صرف نظر از اینکه نوآوری در مورد تولید یک محصول جدید است یا یک پروسه جدید یا اینکه به دانش دراین زمینه کمک می کند یا نه، مدیریت پروژهنتیجه ای موفق تر، در زمانی کمتر و نیز صرف منابع کمتری را باعث میشود.
وی در گزارش خود با استناد به گزارش های دپارتمان صنعت و تجارت دولت بریتانیا که هر ساله منتشر میشود، بیان می دارد که تجارتهای ابتکاری موفق تر هستند. صنایع ابتکاری سریعتر رشد می کنند و بیشتر صادرات انجام میدهند، رقابتی تر هستند و لذا تولید بیشتری دارند. بنابراین صنایع ابتکاری چشم انداز آتی بهتری نیز خواهند داشت. لذا درکل، 7% ارزشی که به صنعت تولید در بریتانیا افزوده میشود مربوط به ابتکار در انجام پروژه هاست. البته این را نیز در نظر داشته باشید که برخی از پروژه های بهبود فرایندها نادیده گرفته شده است.
وی با استناد به یکی دیگر از گزارش های دولتی منتشر شده توسط بریتانیا بیان میدارد که نوآوری واستفاده از تکنولوژی جدید و تولید محصول جدید محرک کلیدی در رشد تولید است و مسئول حدود دو سوم مجموع رشد اقتصادی بریتانیا در طول پنجاه سال گذشته بوده است که این کار بدون استفاده از مدیریتموثر پروژه ممکن نبوده است.
دیدگاهتان را بنویسید